ابتدای داستان، خواجه نعمان مصری؛ پدر خوانده امیر ارسلان که تاجری مصری است، ارسلان را به مکتب خانه میگذارد که علوم زمانه را فراگیرد. در طی چند سال او موفق میشود که هفت زبان دنیا فراگیرد. اما امیر ارسلان احساس میکند باید از این روزمرگی خلاص شود. تصمیم میگیرد که اسب سواری و شکار یاد بگیرد. موضوع با خواجه نعمان در میان مینهد.
از طرفی یاد سخن حضرت پیامبر (ص) افتادم که فرمود: به فرزندان خود سوارکاری، تیراندازی و شنا بیاموزید و از طرفی یاد جنبه زیستی فرد افتادم که از دید روانشناسان منش انسان تا حدودی منشأ زیستی هم دارد. بنابراین گرایش امیر ارسلان به اسب سواری و شکار جنبهی روانشناختی دارد و از آن جایی که او شاهزاده است، سوارکاری و تیراندازی و شکار او را بیشتر خوشحال و جذب میکند.
بنابراین برای پرورش مهارتها در دانش آموزان باید عوامل اجتماعی و زیستی و فرهنگی را در نظر بگیریم. از نگاهی دیگر حضرت علی (ع) فرمود: فرزند خود را برای زمانه خودش تربیت کنید.
بنابراین، در تربیت باید بر مهارت آموزی تکیه شود و برای شکوفایی این مهارتها عوامل اجتماعی، فرهنگی و زیستی را نباید نادیده بگیریم و در هر دورهای بر مهارتهایی تکیه کنیم که پاسخگوی نیازهای فرد در زندگی اکنون او شود.
فرزند زمانه...برچسب : نویسنده : ab8994 بازدید : 83